به گزارش فرهنگ امروز به نقل از یبنا؛ شهرام اقبالزاده، منتقد، مترجم و نویسنده ادبی درباره کتابهای کمکدرسی و کمکآموزشی گفت: اگر کتابهای درسی از کیفیت بالای آموزشی برخوردار و روزآمد باشند نیازی به کتابهای کمکدرسی نیست.
وی دراینباره اظهار کرد: وقتی صحبت از کمک چیزی به چیزی میکنیم درواقع یک روند اصلی وجود دارد که به تنهایی نمیتواند از عهده کار برآید، به همین خاطر برای پیشرفت و بهبود کار و نتیجهگیری بهتر، کسی یا چیزی به کمک میآید. برای مثال در فاجعه زلزله، زلزله زدگان، نیازمند امدادند. در واقع یک معضلی وجود دارد که برای کمک نیازمند امداد رسانی است.
اقبالزاده در ادامه افزود: کتابهای درسی و فراتر از آن، نظام آموزشی ما، دارای اشکالات زیادی از نظر محتوایی و نحوه تدوین و تدریس است؛ وجود کتابهای کمکدرسی در کنار آنها به صورت گلسنگی و قارچی، بر همین بستر رشد کردهاند؛ یعنی زائیده ناکارآمدی آموزش و پرورش و در نهایت شیوه مهارتاندوزی برای تستزنی و حل معضل رقابت هیستریک و بیماریزا و اضطرابآور ورود به آموزش عالی است. آموزش عالی متاسفانه خود سیستمی ناکارآمد است. به گفته دکتر اسلامی ندوشن «شماری مدرکِ دانشگاه به دست ناتوان و کم سواد».
به گفته این نویسنده کتابهای کمکدرسی هم، همان محتوای کتابهای درسی را بازتولید میکنند و به تکرار آنها میپردازند و تنها تفاوت آنها شکل جذاب و ابتکاریتر آنهاست.
این مترجم درباره کیفیت کتابهای درسی اظهار کرد: کتابهایی که در حال حاضر در مدارس به دانشآموزان تدریس میشوند، به روز نیستند و نیاز آموزشی روز دانشآموزان را فراهم نمیکند. درواقع باید ببینیم روند اصلی کتابهای درسی چگونه طی میشود بعد به فکر کتابهای کمکی برای آنها باشیم.
شهرام اقبالزاده با اشاره به لزوم ایجاد تحولات اساسی در کتابهای درسی عنوان کرد: ادبیات کودک خلاقانهترین و روزآمدترین نوع ادبیات است؛ امروزه تحولات، با سرعت در جهان کنونی رخ میدهد و کودکان هم مستثنی از این قاعده نیستند، کتابهای درسی هم باید خود را با این تحولات سازگار کند تا توجه دانشآموزان به کتابهایشان افزایش یابد.
به زعم این منتقد ادبی، دانشآموزانی که در معرض بمباران رسانهها قرار دارند، با کتابهایی مواجه هستند که برایشان کسلکننده است و جذب کتاب نمیشوند.
خالق اثر«درد جاودانگی» در خصوص تطبیق آموزش و پرورش با تحولاتی که فضای مجازی در زندگی دانشآموزان داشته است، گفت: متاسفانه آموزش و پرورش در زمینه تکنولوژیهای نوین و جهان چند رسانه و فضای مجازی و شبکههای اجتماعی، برنامه مدون و راهبری با راهکارهای معین ندارد و کتابهای درسی هم از تکنولوژیهای چند رسانهای عقب ماندهاند. طبیعتا کودکان با فراغ بال بیشتری که دارند به این تکنولوژیها و رسانهها دسترسی دارند.
تکنولوژی، عارضهای تحمیلی
این منتقد در ادامه افزود: باید بپذیریم که کودکان امروز و دانشآموزان به جهت دسترسی داشتن به فضای مجازی ارتباط کمتری با دنیای واقعی دارند، بنابراین مفاهیم کتابها باید طبق نیاز آموزشی کودکان طراحی شود و بین جهان واقعی و فضای مجازی تعادل برقرار کند، چراکه اکنون فضای مجازی بخشی از واقعیتی که ما و بچههایمان، به دامن آن پرتاب شدهایم. تکنولوژی در ایران همواره به صورت یک عارضه به ما تحمیل میشود و ما ناگزیر، بی هیچ برنامهای به آن تن میدهیم.
وی درباره تاثیرپذیری کتابهای درسی از شیوههای ناکارآمد آموزشی خاطر نشان کرد: استفاده از شیوههای عقبمانده در فضای آموزشی مدارس از عواملی است که راه را برای ورود کتابهایی با شیوه نوین میبندد و کتابها هم از این عقبماندگی مستثنی نیستند. به کارگیری محتوای آموزشی واپس مانده و ایستا، سیستمی بسیار خشک را به بار میآورد که هم اکنون شاهد آن هستیم.
اقبالزاده تاکید کرد: در نتیجه باید بگویم برای اصلاح نظام آموزشی کنونی ابتدا کتابهای اصلی باید تغییر کنند و روزآمد شوند، آنگاه بازار کتابهای کمکدرسی کساد میشود. کتابهای کمکدرسی معلول نظام آموزشی بیمار و بیمارآفرین است و در وجه غالب تکرار همان سیستم خشک آموزشی است که فقط رنگ و لعاب دارد.
این ویراستار درباره فضای آموزشی موجود یادآور شد: فضای آموزشی غیر خلاق طبیعتا افرادی غیر خلاق و ناتوان بار می آورد اینکه دانشآموزان طوطیوار مطالب را حفظ کنند و موفق به کسب نمره و رتبه شوند، درنهایت انسانهایی تحویل جامعه میدهند که از کارآیی پایینتری برخوردارند.
کتابهایی که شکل دیگری از اسکناس هستند
وی با اشاره به رشد قارچی کتابهای کمکدرسی در کنار کتابهای درسی، نداشتن این کتابها را اضافه باری بر دوش دانش آموزان و سیستم آموزشی دانست و در اینباره گفت: کتابهای کمکدرسی که پس از انقلاب با بیتدبیری برخی افراد و نداشتن نظارت کافی، رشد قارچی داشتهاند، رشد آنها گلسنگی است و از همین نظام ناکارا، تغذیه کردهاند. در واقع این کتابها از اتحاد مفاهیم و کیفیت مفهومی قابل درکی برخوردار نیستند و هیچ گونه خلاقیتی به دانشآموزان نمیافزایند تا بتوان نسبت به حضور آنها در کنار کتابهای درسی خوشبین بود. این کتابها صرفا برای کسب درآمد است.
شهرام اقبالزاده ضمن تایید آسیبهایی که از قبل رشد قارچگونه کتابهای کمکدرسی به صنعت نشر، گفت: آسیبی که کتابهای کمکدرسی به صنعت نشر کشور وارد میآورد ابتدا از کاغذ شروع میشود؛ واضح است که این کتابها هم کاغذ بیشتری نسبت به کتابهای عمومی در بازار کتاب را به خود اختصاص میدهند و هم باعث گران شدن آن میشوند.
وی در ادامه افزود: با سود مالی که ناشران این کتابها دارند به طبع توانایی بیشتری هم در رفع مشکلات اقتصادی خود نسبت به دیگر ناشران دارند و مشکلات خود را در امر کاغذ و تبلیغ کتابها حل میکنند؛مشکلی که گریبان ناشران دیگر کتابها را میگیرد و ناچارند با این مشکلات دست و پنجه نرم کنند.
نویسنده«درآمدی بر ادبیات کودک» خاطر نشان کرد: در حال حاضر تغییری که در آموزش و پرورش کشور نسبت به دورههای گذشته رخ داده است این بوده که مدارس انتفاعی شیک شدهاند، ولی همان روش سنتی ناکارآمد را در پیش دارند؛ گرچه زبان و بیان آنها اکنون ملایمتر شده است اما همان آموزش آمرانه در آنها اجرا میشود. در نتیجه هدف اصلی از آموزش افراد، گم شده است و دانشگاه رفتن تنها هدف درسخواندن دانشآموزان ماست
نظر شما